استان زنجان و جاذبه های گردشگری

تهیه کننده : حسن نجفی
منبع : راسخون

آب و هوا

اوضاع جوي و شرايط اقليمي منطقه بر حسب پستي و بلنديها سخت متغير است . من حيث المجموع ارتفاعات داراي آب و هواي سرد كوهستاني ، زمستانهاي پر برف و سرد و در تابستان معتدل و خشك مي باشــد . در اين ميان دره هاي قزل اوزن داراي آب و هواي معتدل تر بوده و داراي زمستانهاي معتدل و تابستانهاي نسبتا" گرم است .جلگه هاي مابين ارتفاعات نظير جلگه ســـجاس ، منطقه قشلاقات اقشــار و قسمت سفلاي زنجان رود داراي آب و هواي معتدل تري هستند. بر اساس آمار و گزارشات هوا شناسي در 10 ســـال اخير معدل حداكثر درجه حرارت ســالانه 1/37+ درجه سانتيگراد و معدل حداقل درجه حرارت سالانه 5/19- درجه سانتيگراد بوده است.
نزولات جوي تابع دو باد معروف مه و شره است ، باد مه از جهت شمال به جنوب در منطقه حــركت مي كند و رطوبت درياي خزر را به اين نواحي منتقل كرده موجب برودت و كاسته شدن درجه حرارت مي گردد، دومي باد شره در جهت جنوب غرب و شمال شرق حركت كرده و رطوبت حاصله از تبخير درياي مديترانه را در منطقه سرازير ميكند اين باد در خرداد ماه با از دست دادن رطوبت خود در مسير موجب خشكي هوا در اين منطقه ميشود كه گاهي اوقات به كشاورزي خساراتي وارد ميكند .

وجه تسمیه زنجان :

به گفته حمدالليه مستوفي شهر زنجان را اردشير بابكان ساخته و شهين خوانده اســـت، در فرهنگ نامه مرحوم دهخدا در ذيل كلمه شهين چنين تقرير يافته ( شهين نام شهر زنگان است و معرب آن زنجان باشد . گويند آن شـــهر را اردشـير بابكان بنا كرده است (جهانگيري – برهان قاطع ) و شهري بود بزرگ در ميان ري و آذربايجان و وجه تســميه آن مخفف زندگان يعني اهل كتاب زند است و زنديگان زنگان شده و دال آن حذف گرديده (انجمن آرا آنندراج ) ماخذ و منبع مســـتوفي در مورد كلمه شهين كه به زنگان اطلاق مي گرديده مبهم اســــت و تاكنون هيچ منبع موثق ديگري در اين ارتباط اظهار نظر ننموده است ، آنچه مسلم است از نظر زبان شناسي كلمه شهين ارتباطي به زبانهاي پارسي باســتان و ادبيات اوستايي ندارد و برعكس كلمه زنديگان كه به معناي اهل كتاب زند ، معروفترين كتاب آئين زردشــــتي در دوران ســــاساني و پسوند (گان) از پساوند پارسي باستان همچون آذربايگان ، خدايگان و غيره بوده است . بطور حتم شهر در دوران ساساني زنديگان نام داشته است كه به علت كثرت استعمال تخفيف يافته و در دوران استيلاي اســلام زنگان نام داشته است ، و چون در زبان عربي حرف گ به ج تبديل مي گردد بنابر اين كلمه زنگان به زنجان تبديل شده است. قديمى ترين نامى كه به اين منطقه اطلاق شده است، زنديگان به معناى اهل كتاب زند (معروف ترين كتاب آيين زردشتى ساسانى) و گان از پساوند اهل باستان است كه در دوره ساسانيان بر اين منطقه گذاشته شده است.
اسم ديگر شهرستان زنجان (خمسه) اســت . اطلاق اين كلمه به منطقه در منابع و متون جغرافيايي از اواخر دوران قاجار ظاهر شده و در مورد وجه تسميه آن دو نظر مي تواند مطرح باشد. نظر نخسـتين ناظر بر استقرار طوايفي از ايلات پنجگانه در اين منطقه اســـت . و محتملا وجود منطقه اي به نام (خمسه) در اســتان فارس كه بر مبناي استقرار پنج ايل نامگذاري شده بسود اين نظريه اســـت . در فرهنگ آنندراج ذيل كلمه زنگان چنين آمده " چون پنج بلوك بود آنرا خمسـه گويند " لغت نامه دهخدا با تكرار مورد مزبور مي نويســـد ( اين شــهرستان "زنجان" از پنج بلوك بنام بخش حرمه ، بخش ابهر رود ، بخش قيدار ، بخش ماه نشان ، بخش سردان ...) در اين بخش بندي بخش هاي ايجرود ، زنجان رود ، كه جزء خمسه اند سخني به ميان نيامده ، لاجرم اين نظريه با شك و ترديد مواجه ميگردد. اما بخشــهاي پنجگانه ابهر رود ، خرا رود ، زنجان رود ، ايجرود ، سجاس رود كه بخشهاي اصلي خمسه را تشكيل داده منبع و مرجـــــع موثقي به وجه تسميه آن مي تواند باشد . كذر اين نكته ضرورت دارد كه منطقه بزينه رود معروف به قشلاقات افشار كه هم اكنون از توابع خمسـه است تا اواخر دوران در حوزه ساسي ولايت كردستان بوده است ، بنابراين پنج بلوك بودن منطقه قطعي بنظر ميرسد.
دايره المعارف مصاحب بر اين اساس ذيل كلمه (خمسه) مي نويسد :
( خمسه مخفف ولايات خمسه در جنوب آذربايجان و غرب قزوين كرسـي آن زنجان و از شــهرهاي معروفش سلطانيه پنج بلوك عمده اي كه اين ناحيه به مناسـبت آنها خمسه خوانده شده اســت عبارت بودند از ابهــر رود ، زنجانرود ، ايجرود ، دسجاس رود كه حاليكه همگي جزو شهرستان زنجانند ...)
در اوايل قرن دهم هجري بلحاظ نقل و انتقال ايلات نا آرام مناطق ، كه به منظور ايجاد امنيت و جلوگـــــيري از شـــورشهاي محلي خوانين يكي از سياستهاي زمامداران صفويه و قاجاريه بوده است ، شهرستان زنجان اين پديده ساسي نتاثر شده و طوايفي از پنج ايل به نام هاي شامسون ، اوصانلو ، مقدم ، بيات و خدابنده لو را در خود جاي داده است.

خصوصيات نژادي:

از نظر تيپولوژي انساني ، با توجه به سوابق تاريخي منطقه ، نقل و انتقالات سـياسي ايلات، هجوم هاي جنگي و بررسي تيپ هاي نژاد انساني اين چنين استنتاج مي گردد كه مردم اين شهرستان از نظر قوميت يكدسـت نمي باشند ، بلكه اختلاط و امتزاجي از اقوام آريايي كه در اواخر هزاره دوم قبل از ميلاد در منطقه ســـاكن شده و تيپ هاي مختلفي از اقوام ترك ، كه با نام طايفه قنغور در قرن هفتم هجري در منطقه ســرازير گرديده ، همچنين اقوام گرجي كه در دوران صفويه از آذربايجان كوچانيده شده با قبايل ايلات خمسـه ، تيپ مخصوص زنجانـي را كه در جلگه ها و حاشيه رودخانه هاي منطقه زندگي ميكنند بوجود آورده است . از مشخصات اين تيپ با رنگ پوست گندمي و چشمهاي ميشي با موهاي به رنگ سـياه ديده ميشوند ، تيپ اصيل كه در ارتفاعات و مناطق كوهستاني زندگـي مي كنند بعلت عدم فعل و انفعالات انسـاني ، آريايي اصيل باقيمانده و از مشخصات اين تيپ با رنگ پوست سفيد ، چشمهاي زاغ و موهاي به رنگ بور و مردماني بسيار آرامند كه تيپ اخير در مناطق جمعيتي كوههاي زنجان شمالي اكثريت دارند.

موقعيت جغرافيايي و تقسيمات سياسي استان

استان زنجان كه آنرا فلات زنجان نيز مي نامند ، در ناحيه مركزي شمال غربي ايران واقع شــده است . اين استان در 47 درجه و 10 دقيقه تا 50 درجه و 5 دقيقه طول شرقي و 35 درجه و 25 دقيق تا 37 درجه و 10 دقيق عرض شــمالي خط استوا ، با مساحتي نزديك به 39369 كيلومتر مربع قرار گرفته است.
استان زنجان از شمال به استانهاي اردبيل و گيلان ، از شــرق به استان قزوين ، از جنوب به استان همدان ، از جنوب غربي و غرب به استانهاي كردستان و آذربايجان غربي و آذربايجان شرقي محدود اســت و از جمله استانهايي است كه به تنهايي با 7 استان كشور همسايه و همجوار است.
استان زنجان بر اساس آخرين تقسيمات كشوري ، داراي 3 شـهرستان 13 بخش ، 8 شهر ، 44 دهستان و 981 آبادي داراي سكنه است . شهرستانهاي اين استان عبارتند از : زنجان ، ابهر و خدابنده .

جغرافياي تاريخي استان

استان زنجان يكي از نواحي تاريخي سرزمين ايران است و كاوشهاي باستان شناختي و آثار باقيمانده تاريخي ، ديرينگي و قدمت آن را نشان مي دهند . پيشينه تاريخي اين استان را ميتوان در چهار دوره به شرح زير مورد مطالعه قرارداد:
دوران پيش از تاريخ (هزاره هفتم تا اوايل هزاره ســوم پيش از ميلاد ) : چگونگي ســير اين دوره تمدنـــي به علت كمبود اطلاعات و مدارك ، تاريك و مبهم است . قديمــي ترين آثار دوران پيش از تاريخ كه در اين منطقه يافته و بررسي شده اند ، احتمالا" به دوره (( بردوستين)) تعلق دارند . اين يافته ها كه شامل ابزارهاي كوچك جماعت هاي آغازين بشــري است ـ در حدود سي هزار سال قدمت دارند . مشخص ترين زيستگاه اين جماعت ها در زنجان ، غار تاريخي (گلجيك) است.
دوران تاريخي (اوايل هزاره سوم تا اواخر هزاره دوم پيش از ميلاد) : يافته هايــــي كه از اين دوره در منطقه ايجرود بدســـت آمده اند ، مورد بررسي قرار گرفته اند . پراكندگي زيستگاههاي انساني منطقه ايجرود در هزاره سـوم و دوم پيش از ميلاد ، در هشت كانون باستان شناسي و تداوم حيات آنها تا هزاره اول پيش از ميلاد ، حكايت از شكوفايي و ديرپايي تمدن فلات مركزي ايران در اين ناحيه دارد . آثار اين دوران در روستاي ضياءآباد ، آق كـند ، گل تپه ، چايرلو ، قلتون و اوغول بيگ به دست آمده اند. ارزيابي و مطالعه آثار نقشهاي سياه رنگ بر روي سفاله ي نخودي كشــــف شده از اين كانون هاي تاريخي ، پيوند تمدنهاي تپه حصار دامغان ، تپه سيلك كاشان ، تپه زاغه دشت قزوين و ايجرود را نشان داده است.
دو اثر از اين دوره در جنوب غربي شـهرستان خدابنده شناسايـي شده اند: يكي در تپه تاريخـي "ياريمجه" (تكمه تپه) در قشلاق هاي افشار ، و ديگري در تپه تاريخـي " امان ارقين بلاغي" منطقه بزينه رود شـهرستان خدابنده ، كه هــركدام بخشي از نادرترين آثار زيستگاههاي انساني دوران هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد را در خود جاي داده اند.
دوران تاريخي جديد (اواخر هزاره دوم پيش از ميلاد تا اوايل قرن هفتم ميلادي) : از اين دوره نيز يافته هايي در منطقه زنجان بدست آمده است كه بارزترين آن نوعي سفال سـاده خاكستري رنگ اســــت كه يادگار زمان مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه است.
پايه و اساس اين اطلاعات نتايج بدست آمده از بررسي سفال هايي ست كه بيش تر بطور اتفاقي از گورســـتان ها و تپه هاي قديمي منطقه كشف شده اند. تكنيك ، فرم و نقش اين سفالينه ها ، مطمئن ترين ابزار شناسايي تمدن هاي پيش از تاريخ هستند.
يكي از قابل توجه ترين ظرفهايي كه در تمامي مراكز اسـتقرار انسـاني اين دوره مورد اســـتفاده قرار مي گرفته است، ظرفهاي سفالي قوري مانندي با لوله نسبتا" بلندي است كه در مراسم به خاك سپاري مردگان مورد استفاده قارا مي گرفته است و در همه گورهاي شكافته شده اين دوره ديده شده است. نقش هاي روي سفالينه هاي تپه سيلك كاشان و مجسمه هاي باستاني لرستان ، ارتباط اين نوع ظرف با مردگان را نشـــان مي دهند. قوري هاي اين منطقه كه عموما" بي نقش اند و با آثار بدست آمده از خوروين و املش قابل مقايسه اند ، احتمالا" دليل ديگري بر پيوند اين اقوام ، در اوايل هزاره اول پيش از ميلاد است. شواهد تاريخي موجود نشـان ميدهد كه تا اوايل نيمه اول هزاره اول پيش از ميلاد ، دسـتگاه فرمانروايي معيني در منطقه وجود نداشته و حكومت "اورارتويي" نيز به علت دوري مسـافت نتوانسته بود بر اين نواحي چيرگي يابد . هم چنين كمي ابزار و جنگ افزارهاي به دست آمده از گورهاي باستاني نشان ميدهد كه برخلاف تمدن هاي فلات مركزي ايران كه اقوامي جنگجــــو بوده اند مردمان اين منطقه به علت فراواني چشـمه سارها و آب هاي سطحي عمدتا" به دامداري و كشاورزي مشغول بوده اند و به همين جهت ، امنيت نسبي بر منطقه حاكم بوده است . طبق اسـناد آشوري ها ، اين منطقه در قرن نهم پيش از ميلاد (انديا) نام داشته است و به احتمال ضعيف ، اقوام ســاكن آن با اقوام لولوبي و گوتي دامنه هاي زاگرس پيوند هايي داشته اند.
اين منطقه از لحاظ جغرافياي تاريخي ، در آغاز هزاره اول پيش از ميلاد ، شـمال با كادوسيان و كاسپيان ، از مغرب با لولوبيان و گوتيان و از طرف جنوب شرقي و شرق با پديده تاريخي ماد همسايه بوده است . در دوره هاي بعد مادها ، اين اقوام را زير فرمان آورده اند.
طبق اسناد آشوري در قرن هفتم پيش از ميلاد ، منطقه زنجان "ماداي" نام داشــته است. آنچه اين ادعا را درست مي نماياند ، كشف آثاري از هــــزاره اول پيش از ميلاد در روسـتاي مادآباد زنجان اســت . اما به علت روي دادن جنگهاي ممتد منطقه اي(در قرن هاي هفتم و هشتم پيش از ميلاد ) تمدن در اين منطقه به شكوفايي درخور دست نيافته است.
از قرن هفتم پيش از ميلاد تا اواخر هزاره اول پيش از ميلاد ، يعني در تمام دوران شـاهنشاهي هخامنشي ، سكه (دريك) و (ريتون) در خدابنده و گردنبندهاي طلايي با بن مايه (موتيف) "گل لوتوس" كه نقش هاي آنها با كنده كاريهاي تخت جمشـيد قابل مقايسه اند و همچنين چهرك (نقاب) طلايي مردگان گورها با آرايش مو و كلاه دوران هخامنشي را ميتوان نام برد.
يادگارهاي باستاني از جمله آتشگاه عظيم تخت ســليمان در غرب ، عبادگاه بهستان در جنوب و آتشكده هاي ساساني در طارم نشان مي دهند كه در دوران اشكانيان و ساسانيان ، دره هاي زنجان رود و قزل اوزن از رونق بيش تري برخـــوردار بوده اند. گزارش هاي جغرافيا دانان آغاز دوره اسلامي نيز اين موضوع را تاييد مي كنند .
از پانزده كانون باستان شناسـي بررسـي شده اين دوره ، 9 كانون در دره رود قزل اوزن و در طارم عليا واقع شده اند كه از شكوه و آباداني اين بخش از منطقه ، در قرن هاي دوم تا پنجم ميلادي حكايت مــــي كنند . از مهم ترين آثار آن دوره به آتشكده تشوير ميتوان اشاره كرد كه در روستاي تشــوير در ميان گورستاني تاريخي ، با سنگ و ساروج و با طرح چهار طاقي در ابعاد 4*4 متر مربع با پوشش گنبدي شكلي ساخته شده است.
تركيب بنا ، يادآور سبك معماري آتشـــكده هاي دوران ساساني است و با آتشــــكده هاي عظيم دوران ساساني كه جنبه دولتي و تشريفاتي داشتند ، به عنوان آتشكده محلي مورد استفاده قرار مي گرفته اسـت و با گذشت زمان ، پيرامون آن به گورستان تبديل شده است .
دوران اسلامي ( از قرن 7 تا 19 ميلادي برابر با قرن اول تا 14 هجري ) : اين دوره از تاريخ زنجـــان ، با فتح آن در زمان خلافت عثمان و به دست ( براء بن عازب) سردار مشهور آغاز ميشود.
به استناد مداركي كه از 62 كانون باستان شناختي منطقه به دست آمده است، به استثناء دره طارم عليا در رودخانه قزل اوزن و شهر زنجان ، در بقيه نواحي ، نقل و انتقال قدرت سياسـي و مذهبي به آرامي صورت گرفته و با خرابي و درگيري همراه نبوده است.
متن ها و اثرهاي موجود تاريخي نشـان ميدهند كه اين منطقه در سرتاسر دوران اسلامي ، بويژه از قرن هاي چهارم تا هشتم هجري (در دوران حكومت حكومت كنگريان ، سـلجوقيان و ايلخانيان) از شكوفايـــــي اقتصادي ، فرهنگي و هنري برخوردار بوده است. از آثار اين دوره مي توان مسجدهاي جامع قروه ، سـجاس ، قلابر ، كاروان سراهاي نيك پي ، سرچم ، آثار تاريخي عظيم سلطانيه ، خدابنده ، ابهر و ساير آثار تاريخي را نام برد.
اصولا" يكي از دلايل انتخاب سلطانيه به پايتختي ، رونق اقتصادي اين منطقه در قرن هفتم و هشـــتم هجري بوده كه توجه ايلخانان مغول را به خود جلب كرده است . كاشي هاي مطلايي كه از تپه نورآباد خدابنده به دست آمده اند ، گواهي بر رونق اقتصادي و فرهنگي آن دوره اند.
پس از برچيده شده حكومت ايلخاني به دست سربداران در قرن نهم هجري ، منطقه زنجان نيز دچار فتنه خانمان سوز تيمور لنگ شد و به شدت ميران گرديد.
تنش هاي سياسي و كشمكش هاي نظامي تا قرن دهم هجري شمسي ، مانع رشد و اعتلاي اقتصادي و فرهنگي در اين منطقه شده است . در دوران حكومت صفويه و قاجاريه ، به ويژه در دوران حكومت شـاه طهماسب ، شـاه عباس و آغا محمد خان قاجار ، رونق نسبي اقتصادي و فرهنگي در منطقه برقرار بوده است . قسمت اعظم روستاهاي بخش ها و شهرهاي كنوني ، با توجه به نظام ارباب و رعيتي ، تا اواخر قرن سيزدهم هجري قمري تكوين يافته اند و در طول دهه هاي اخير ، به سرعت در حال رشد و گسترش بوده اند . در زير ، به اختصار ، به جغرافياي تاريخي شهرستان هاي استان اشاره ميشود.:

زنجان

تاريخ بناي شهر زنجان را هم زمان با سلطنت اردشير بابكان دانسته اند و در آن زمان ، آنرا شهين يعني منسوب به شاه مي ناميدند . گفته ميشود كه اين نام طي قرون و اعصار به زنگان و سپس به زنجان تبديل شده است . فتح زنجان توسـط اعراب در زمان خلافت عثمان و توسط سردار عرب براء بن عازب صورت گـــــرفت و در اين دوره ، اين شهر ، شهري آباد و پرنعمت بوده است.
در قرون چهارم و پنجم هجري قمري ، زنجان به علت داشتن چراگاه هاي وسيع ، مورد توجه قبيله هاي ترك نژاد قرار گرفت و قبيله هاي گوناگون ترك در زنجان و نواحي مختلف آن ، بويژه در چمن سلطانيه ، مسكن گزيدند.
در حمله مغول ، شهر زنجانو آباديهاي اطراف آن آسيب فراوان ديد . سپس ايلخانان مغول به اين شهر توجه فراوان نشان داد ، مخصوصا" سلطان محمد خدابنده ، از زماني كه مذهب تشيع را پذيرفت ، در توسعه اين ناحيه كوشـيد و زمينه تبديل آن به يك مركز اسلامي را فراهم كرد تا پس از آن در اندك زماني به يكي از مراكز مهم سياست و تجارت تبديل گردد.
تاريخ زنجان در سده هاي بعدي نيز گزارشگر حوادث مختلف سياسي است. اين شـهر شاهد رويدادهاي سياســـي ، اجتماعي و مذهبي نظير شورش علي محمد باب ، مبارزات ملوك الطوايفـي ، نهضت مشروطيت ، تاخت و تاز فئودال ها ، درگيري دموكرات هاي آذربايجـان و ... بوده است . هرچند برخي از اين رويدادها ، رهاوردي جز ناملايمات فرهنگــي ، اقتصادي و اجتماعي براي مردم اين شهر نداشته اند ، اما هرگز فرهنگ و مدنيت استعماري در اين شهر نفوذ نكرده است و اكثر قريب به اتفاق مردم / همچنان در حفظ شعاير مذهبي و ســنتي خود پابرجا و اسوار باقي مانده اند . اين منطقه زادگاه بزرگاني چون شيخ شهاب الدين سهروردي و علماي نامي ديگري بوده است كه مايه فخر فرهنگ ايراني و اسـلامي هستند . از مکانهای دیدنی و گردشگری زنجان میتوان به رودخانه های قزل اوزن و زنجان رود، دریاچه سد تهم، آبشار شارشار، چشمه معدنی وننق زنجان، چشمه آب گرم ابدال، غار گلجيک، روستای حمزه لو و مرد نمکی از جمله جاذبه های طبیعی شهرستان زنجان هستند. شهرستان زنجان از مکان های تاریخی زیادی برخوردار است که مسجد جامع زنجان یا مسجد سيد، مسجد خانم، مسجد ميرزايی، مسجد قلابر، مسجد عباسقلی خان ، مسجد چهل ستون ، مسجد آقا شيخ فتح الله ، مسجد و مدرسه ملا ، بنای مسجد و گرمابه حسينيه اعظم، گرمابه حسینیه اعظم ، گرمابه حاج داداش ، گرمابه مير بها ، گرمابه قيصريه ، بقعه امام زاده سيد ابراهيم (ع)، امامزاده ام البنين ، آرامگاه ميرزا ابوالقاسم ، كاروان سرای نیک پی ، کاروان سرای سنگی ، كاروان سرای قره بلاغ ، سرای دخان ، قلعه يا حصار زنجان ، قلعه قمچی ، قلعه قلایر ، پل مير بهاءالدين ، پل سردار ، پل حاج سيد محمد ، مجموعه بازار زنجان ، بنای رختشوی خانه ، عمارت و باغ معین ، عمارت ذوالفقاری و عمارت دارايی اشاره کرد.

ابهر :

منطقه ابهر و مناطق اطراف ابهررود ، كه به زبان محلـــي (ابهرچاي) ناميده ميشود ، از نخستين زيستگاههاي انساني در ايران است و از پيشينه تاريخي طولاني برخوردار است. بررسـي اين مناطق نشان ميدهد كه دره ابهـــر رود در هزاره دوم پيش از ميلاد از رونق قابل توجهي برخوردار بوده است. در قرن نهم پيش از ميلاد ، مادها در اين منطقه اتحاديه اي از قبيله هاي گوناگون را به وجود آوردند كه مقر آن در ابهرچاي بوده است . به استناد شواهد تاريخي ، در سال 82 پيش از ميلاد ، در دره ابهر چاي ميان مادها و آشوري ها نبردي درگرفته است. در زمان روي كار آمدن حكومت ايلخانيان و انتخاب سلطانيه به عنوان پايتخت ، اين منطقه به علت برخوردارشدن از شبكه هاي جاده اي اهميت ارتباطي قابل توجهي بدست آورد كه هنوز هم محفوظ مانده است. وجه تسميه اين شهر از واژه پهلوي (اوهر) گرفته شده است . نويسنده كتاب جغرافيايي حدودالعالم ، (ابهر) را (اوهر) ثبت كرده است. بخش اول واژه منسوب به آب به عنوان نماد زندگي در مذهب زرتشت است و واژه (وهر) به معنـي دشوار كردن كار و محدود نمودن آمده است . بنابر اين ، اين واژه به معناي محل بستن آبهاست.
جايگاه نخستين خانه هاي اين شهر ، تپه اي باستاني به نام تپه قلعه است و در كناره راســت ابهر رود جاي دارد . اين محل يكي از نخستين زيستگاههاي انساني منطقه زنجان به شـمار ميرود و حداقل از اوايل هزاره چهارم يش از ميلاد مورد استفاده و محل سكونت جماعت هاي آغازين بوده است . از آثار بدســت آمده در اين محل ميتوان به سفال هاي قرمز رنگ نقشدار اشاره كرد.

خدابنده :

شهرستان خدابنده در جنوب شرقي زنجان واقع شـده است . در اين منطقه ، ايلات خدابنده لو و افشـــار ، با اقوام بومي درهم آميخته و نژادي را پديد آورده اند كه از نظر تيپولوژي (بررسي ويژگي هاي ظاهـري) به نژاد موسوم به زنجاني معروف شده است.
شهرستان خدابنده دو شهر تاريخي "سـهرورد" و "سجاس" را درخود جاي داده و مردان بزرگـي همانند شــــهاب الدين سهروردي را در خود پرورده است. جايگيري جماعت هاي انســاني و يكجانشيني آنان در اين مناطق ، به اواخر هزاره چهارم و اوايل هزاره پنجم پيش از ميلاد مربوط است . از نمونه هاي آثار اين دوره ، سفال هاي گوجه اي رنگـــي است كه با آثار سفالي شناخته شده قزوين قابل مقايسه است.

خصوصيات نژادي:

از نظر تيپولوژي انساني ، با توجه به سوابق تاريخي منطقه ، نقل و انتقالات سياسي ايلات، هجوم هاي جنگي و بررسـي تيپ هاي نژاد انساني اين چنين استنتاج مي گردد كه مردم اين شهرستان از نظر قوميت يكدست نمي باشند ، بلكه اختلاط و امتزاجي از اقوام آريايي كه در اواخر هزاره دوم قبل از ميلاد در منطقه ساكن شده و تيپ هاي مختلفي از اقوام ترك ، كه با نام طايفه قنغور در قرن هفتم هجري در منطقه سرازير گرديده ، همچنين اقوام گرجي كه در دوران صفويه از آذربايجان كوچانيده شده با قبايل ايلات خمسه ، تيپ مخصوص زنجاني را كه در جلگه ها و حاشـيه رودخانه هاي منطقه زندگي ميكنند بوجود آورده است . از مشخصات اين تيپ با رنگ پوست گندمي و چشمهاي ميشـي با موهاي به رنگ سياه ديده ميشوند ، تيپ اصيل كه در ارتفاعات و مناطق كوهستاني زندگي مي كنند بعلت عدم فعل و انفعالات انساني ، آريايي اصيل باقيمانده و از مشخصات اين تيپ با رنگ پوست سفيد ، چشمهاي زاغ و موهاي به رنگ بور و مردماني بسيار آرامند كه تيپ اخير در مناطق جمعيتي كوههاي زنجان شمالي اكثريت دارند.

مراکز تاریخی و باستانی

عمارت ذوالفقاری

مجموعه تاریخی عمارت ذوالفقاری، در مرکز بافت قدیمی شهر زنجان واقع شده است. این مجموعه شامل ساختمان های اندرونی و بیرونی است و پیش از احداث خیابان ذوالفقاری از طریق شبکه ارتباطی, طبقه همکف و زیرزمین آن به همدیگر راه داشت. این عمارت که از بناهای تاریخی و با ارزش شهر زنجان است، به سبک بناهای اواخر دوران قاجار ساخته شده است .

بنای تاریخی رختشوی خانه زنجان

این بنا در مرکز بافت تاریخی شهر و در محلی معروف به باباجامال چوقوری ( گودال باباجمال ) ساخته شده است و از طریق کوچه فرهنگ به خیابان سعدی زنجان که به فاصله یکصدمتر ، و از سمت غربی آن می گذرد راه دارد در حال حاضر، این اثر منحصر به فرد تاریخی به موزه باستان شناسی و مردم شناسی تبدیل شده است و هر روز مورد بازدید مراجعه کنندگان قرار می گیرد. در این محل ، لباس های محلی و سنتی مردم مناطق مختلف ایران، هنرهای دستی و سنتی استان شامل چاروق ، ملیله دوزی ، معرق ، ساخته های چوبی ، فرش گلیم ، چاقو ، نمونه هایی از تولیدات کارگاه های کاشی سنتی، آجر و سفال سلطانیه، اشیای تاریخی و یافته های باستانی و میراث فرهنگی استان به معرض تماشای عموم گذاشته شده است.

حصار شهر زنجان

قلعه زنجان از آثار دوران سلجوقی است که در فتنه مغول قسمت اعظم آن تخریب شد. این حصار در دوره صفوی مجدداً منطبق بر مسیر دیوار قبلی بازسازی شده است. اندازه دور قلعه 4500 متر می باشد. غرض حصار در پی آن، 250 سانتی متر و ارتفاع آن 8 متر بوده است. این حصار با خشت هایی به ابعاد 10×50×50 سانتی متر و ماده گل ساخته شده است. قلعه زنجان از طریق 6 دروازه ورودی با روستاهای حوزه نفوذ زنجان و شهرهای هم جوار آن مرتبط بوده است.

قلعه شمیران

در ناحیه طارم علیای زنجان واقع می باشد و قدمت آن به دوره پیش از اسلام برمی گردد.

قلعه سانسیر ( گور قلعه )

در قسمت طارم علیای زنجان واقع شده و به دوره ساسانی و اسلامی تعلق دارد.

حمام قدیمی قیصریه

این حمام در بازار قیصریه زنجان قرار دارد و در دوره قاجاریه ساخته شده است.

حمام قدیمی حاجی داداش

در شهر زنجان و در بازار میوه فروشها قرار دارد و در دوره قاجاریه ساخته شده است.

پل میر بهاء الدین

این پل برروی رودخانه زنجان رود در دوره قاجاریه ساخته شده است.

معبد سنگي داش كن

روستاي وير از توابع ابهر مي باشــد. اين روستا 534 خانوار و 2909 نفر جمعيت دارد از روسـتاهاي وسيع منطقه است كه در 15 كيلومتري جنوب عميد آباد و 18 كيلومتري جنوب شـرقي سلطانيه قرار گرفته در حدود 4 كيلومتري شرق اين روستا معيد سنگي وجود دارد كه به معبد صخره اي داش كسن يا اژدها معروف اسـت و در حدود 700 سال قدمت دارد كه با ويژگيهاي خاص در دل كوه حجاري شده است و دليل اينكه اين اثر به اژدها معروف اسـت اين است كه در طرفين معبد نقش دو اژدهاي حجاري شـده وجود دارد كه در محوطه اي به طول 908 و عرض 620 متر ساخته شده و به وسيله ديوارهاي سنگي محصور گرديده. گوئي اين حصار مرزي است بازدارنده براي كساني كه اجازه ورود به معبد را نداشته اند. كشف اين اثر حاصل پنج فصل كاوش توسط كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي كشور اســت اين بناي عظيم با در نظر داشتن آثار ديگري از معماري صخره اي كه در گوشه و كنار اين مملكت باقي مانده از ويژگيهائي برخوردار است.
نظر دكتر مير فتاح سرپرست گروه باستانشناسي در منطقه چنين اســت: اگر چه تاريخ آن به عصر ايلخانان مغول بر مي گردد ولي هر گوشه اي از ان نشاني از هنر سنگتراشي و معماري دير پاي ايران را مجسم مي كند اين معماري را مي توان در غرب و شمال غربي ايران به شكل و فرم گورهاي صخره اي ديد كه تاريخ بعضي از آنها به اواخر هزاره دوم و اوايل هزاره اول قبل از ميلاد بر مي گردد.
در اين معيد اسليمي هاي زيباي كنده شده در ديوارهاي محوطه اصلـي بنا كه در چندين طاق نما قابل رويت است هر كدام مي تواند بعنوان يك يافته پر بها مورد ارزيابي قرار گيرد و اما در مورد تبحر و مهارت و آگاهي سـازندگان اين بناي ديدني. از بررسي هر خط اين بنا يا اثر قلم سنگتراش چنين احساس مي شود كه معمار و ســفارش دهنده بر اهميت آنچه كه پديد مي آمده واقف بوده و با ديدي مذهبي به تمام جنبه هاي معماري سـنگتراشي و به تمام فنون و قواعد هندسي قوام يافته و تا زمان ايجاد معبد اشراف كامل داشته است در ايجاد اين معبد مـعمار با عليت به يك خط فرضي طولي كليه نقشها را به صورت قرينه ايجاد كرده ضمن آنكه همچون يك مجسمه ساز كه تمام خطوط مجسمه احتمالي را در يك قطعه سنگ خام قبل از پديد آمدن مي بيند معبد ساخته شده را با تمام عناصر تشكيل دهنده در دل كوه احساس كـرده است و بر طبق اسناد و مدارك ساخت معبد از بالا به پايين انجام گرفته و بعلاوه مجسمه ساز و سنگتراش اين معبد پس از خلق هر خط زاويه و يا نقش به پرداخت آن نشسته است. در ساخت اين معبد علاوه بر استفاده از تكنولوژي پيشرفته زمان زمين شناسي و معدن شناسي كه دو امر شناخته شده از دانش جغرافياي طبيعي اند مورد عنايت قرار گرفته و گستره فعاليت سنگ تراشي در كل بر اساس يك خط تقارن طولي انجام گرفته و آنچه مشخص شده هر نيمه نسبتي با نيمه ديگر ندارد كه حاصل آن نشان از يك نقشه يا طرح از پيش تدوين شده و كنترل دقيق آن در طول مدت اجرا اسـت كه مي توان ان را متاثر از وضعيت اجتماعي اواخر قرن هفتم هجري دانست و هر كدام از مجريان طرح به كيش خود آنچه به وجود آورده اند نشات گرفته از اعتقاداتشان بوده است. معبد داش كسن به شماره 1019 به ثبت رسيده است. لازم به ذكر است تكاوش در مورد معبد داش كسن هنوز به اتمام نرسيده است و ادامه كاوش مي تواند مطالب ديگري را در اختيار علاقمندان قرار دهد. اميد است مسئولين امر اين بنا را از تخريب عوامل طبيعي و اشخاص سود جو كه ممكن است ضربه هائي بر پيكر آن وارد سازند مصون نگهدارند و با مسطح كردن جاده منتهي به معبد وسيله بازديد علاقمندان را مهيا نمايند و براي جلب توريست اقداماتي را انجام دهند.

جاذبه های طبیعی

رودخانه قزل اوزن

این رود یکی از مهم ترین رودخانه های ایران و شهرستان زنجان است، از کوههای استان کردستان سرچشمه می گیرد و از راه قشلاقات افشار در حومه خدابنده , وارد محدوده استان زنجان می شود. کناره های این رودخانه یکی از تفرجگاههای مهم استان محسوب می شود. هم جواری این رودخانه با جاده اصلی تهران تبریز، زمینه استفاده تفرجگاهی آن را افزایش داده است. و کناره های آن، به طور پراکنده، مورد بهره برداری تفریحی قرار می گیرند.

زنجان رود

این رودخانه که در زنجان به رود چای نیز معروف است، از چمن سلطانیه و کوه های آق داغ سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از بخش حومه زنجان و اراضی چایپاره ، همراه رودخانه های محلی کوچک ، در نزدیکی رجین به قزل اوزن می پیوندد.

چشمه معدنی وننق زنجان

این چشمه در حدود 21 کیلومتری جاده زنجان ـ میانه و در دهکده وننق واقع شده است و راه آن ازمیان کشتزارها و تپه های متعدد می گذرد. چشمه بر بالای تپه ای که 200 متر ارتفاع دارد، قرار گرفته است. چشمه دو مظهر دارد: مظهر اول حوضچه ای کم عمق با طول دو متر و عرض یک متر و آبدهی 7 لیتر در دقیقه، مظهر دوم یک حوضچه مربع شکل در ابعاد 5/2 × 5/2 متر است و عمق آن در حدود یک متر است. آبدهی مظهر دوم حدود 10 لیتر در دقیقه است. بررسی های به عمل آمده از آب دو چشمه نشان می دهد که آب این چشمه، در ردیف آب های معدنی سولفاته کلسیک گرم است.

غار خرمنه سر

غار خرمنه سر، در روستای شاه نشین و در بلندای کوه خرمنه سر واقع شده است. در این غار چاه های بسیار و دره های خطرناک و لغزنده ای وجود دارد، بنابراین برای بازدید از آن حتماً باید از وسایل غارنوردی و کوه نوردی استفاده کرد. برای رسیدن به دهانه غار، ابتدا از بستر رودخانه ای که از کوه های شمالی شاه نشین سرچشمه می گیرد و از میان درختان سرسبز زیتون و انجیر باید گذشت و به سوی ارتفاعات شمالی پیش رفت تا در نزدیکی قله کوه خرمنه سر، دهانه مشبک و پنجره مانند وسیع غار را دید.

غار گلجیک

این غار در 35 کیلومتری جنوب غربی شهرستان زنجان، در ارتفاعات مشرف به روستای حاج آرش، از توابع شهرستان زنجان واقع شده است. این غار عظیم که به طور طبیعی از فرسایش سنگ های آهکی موجود در آن به وجود آمده است، با داشتن آب و هوای مناسب، پناهگاه و مسکن انسان های دوران پیش از تاریخ بوده است.

غار تاريخي كتله خور گرماب

غار كتله خور در دل كوه هاي آهكي جنوب روستاي گرماب واقع شده و از مركز بخش 10 كيلومتر با استفاده از معبر ماشين رو فاصله دارد. اين فاصله در مسير پياده رو به دو كيلومتر تقليل مي يابد. روستاي گرماب به عنوان مركز بخش به همين نام از توابع شهرستان خدابنده در منتهي اليه سمت جنوبي استان زنجان واقع گرديده و از طرف شرق با استان همدان و از جانب غرب با استان كردستان هم مرز است. اين منطقه كه به بخش افشار يا قشلاقات افشار معروف است داراي 126 روستاي مسكوني بوده و ساكنان آن را ايل معروف به شاه سون هاي افشاري تشكيل داده است. از آثار تاريخي شناسايي شده اين منطقه تكمه تپه (تپه خاكريز) واقع در قشلاقات افشار را مي توان نام برد كه سفال هاي نخودي رنگ منقوش به نقوش و خطوط هندسي و سياهرنگ يادگارهايي از زندگي در اوايل هزاره سوم پيش از ميلاد موسوم به دوران آغاز ادبيات را معرفي مي نمايند. توجيه حد فاصل زماني سي هزار سال قبل از ميلاد (فرهنگ بردوستين) و سه هزار سال قبل از ميلاد (فرهنگ سفال نخودي رنگ) در طبيعت كوهستاني مناطق، قابل بحث و بررسي است. در نتيجه اين ويژگي مدت زمان فرهنگ دوران سنگ در اين منطقه و ساير مناطق كوهستاني را به درازا كشانده است. غار كتله خور با طول تقريبي 10 كيلومتر ابتدا در سال 1331 هجري شمسي توسط گروه كوهنوردي زنجان مورد بازديد قرار گرفت. اين غار به طور طبيعي از شسته شدن و فرسايش آهك و حركات تكتونيكي ايجاد گرديده و تعيين قدمت آن مستلزم انجام آزمايش هاي پتاسيم آرگون يا جهت قطب مغناطيسي است. دهانه اين غار در ارتفاع 11 متري از سطح مسيل كه مشرف بر آن است قرار گرفته و در وضعيت فعلي قطري معادل 40/1 متر دارد. ابتداي غار تا عمق 150 متري شبيه به راسته بازارهاي معمولي است با اين تفاوت كه عناصر و اندامهاي آن اندكي از بازار كوچكتر مي باشد. كف اين قسمت را لايه اي از خاك و خاكستر پر نموده است. از عمق 150 متري تا عمق 700 متري گشايش نسبتاً زيادي در غار حاصل شده و شعب متعددي بوجود آمده است. معبر غار پس از عمق 700 متر به طول 60 متر تنگتر و سقف آن كوتاهتر گرديده و به آبراه قنوات شبيه است. پس از عبور از اين منطقه محل وسيع و مسطحي ظاهر مي شود كه به شبستان مساجد شبيه است. در ضلع شرقي آن بركه آبي به ابعاد 35 متر وجود دارد كه داراي آب زلال و گوارا است. در رابطه با اين غار عظيم اطلاعات آميخته با خرافات در ميان اهالي روستاهاي مجاور وجود دارد ، از جمله اينكه: صداي پتك آهنگران همدان از دل اين غار شنيده مي شود، در درون ظلماني غار درياچه بزرگي وجود دارد و همچنين وجود كوه بزرگ داخل آن از جمله همين شايعات است. تا عمق 700 متري در فضاي ظلماني غار آثار حيات كه به انواع استخوان و سفال محدود مي شود قابل رؤيت است. آثار جمع آوري شده عمدتاً سفال شكسته هاي سطحي و پراكنده است.

منطقه حفاظت شده انگوران

منطقه انگوران که مساحت آن نزدیک به 111 هزار هکتار است، از سال 1350 منطقه حفاظت شده اعلام شده است.

اماکن زیارتی و مذهبی

مسجد جامع زنجان

مسجد و مدرسه جامع زنجان معروف به مسجد سید، در قلب بافت تاریخی و قدیمی شهر قرار گرفته است. این مسجد از ضلع غربی با بازار قیصریه , از ضلع شرقی از راه کوچه مسجد سید و از سمت شمال با خیابان شاه و سبزه میدان در ارتباط است. مجموعه مسجد و مدرسه سید توسط عبدالله میرزا دارا، پسر یازدهم فتحعلی شاه قاجار، در هنگام حکمرانی در زنجان و به سال 1242 هجری قمری احداث گردیده است.

مسجد میرزایی

مسجد میرزایی در مجموعه بازار پایین قرار گرفته است و قدیمی ترین بنای مذهبی پابرجای شهر زنجان است. این بنا، احتمالاً در حد فاصل اواخر دوره صفویه تا اوایل دوره قاجار ساخته شده است. مسجد میرزایی از دو بخش تشکیل یافته است: بخش نخست معروف به شبستان قدیم و بخش دوم مسجد جدیدی است که تقلید ناقصی از مسجد چهار ایوانی را به نمایش می گذارد و از عناصر مسجد چهار ایوانی، فقط صحن مرکزی ، ایوان های چهارگانه، حجره های طلاب ، وضوخانه ، شبستان زنانه و مردانه آن قرار دارد.

مسجد قلایر

روستای قلایر در 52 کیلومتری جنوب زنجان قرار گرفته است. در این روستا ، آثاری از قلعه زیبایی در بالای کوه مشرف به روستا دیده می شود. در دامنه غربی این ارتفاعات، تل تاریخی مسجد جامع قلایر قرار گرفته است. با کاوش های باستان شناسی که در این تل تاریخی انجام گرفت، مجموعه بسیار ارزشمندی از دل خاک نمایان شد. این مجموعه از یک مسجد و یک خانقاه که احتمالاً بقعه نیز می باشد ، تشکیل شده است.

بقعه امامزاده سید ابراهیم

بقعه امامزاده سید ابراهیم یکی از بقعه های معتبر شهر زنجان است. علمای دین در شجره نامه آن اختلاف نظر دارند. جمعی ایشان را ” ابراهیم بن موسی بن جعفر (ع) “ دانسته اند و جمعی دیگر , ایشان را ” ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن الحسن بن العباس بن علی (ع) “ دانسته اند. بنای امامزاده در سال 1340 شمسی، منطبق بر بنای قدیمی نوسازی گردید. گنبد آن که از نوع تک پوششه است، با واسطه چهار گوشواره بر جرزها استوار شده است و در حد فاصل گوشواره ها و گنبد، هشت نورگیر تعبیه شده است. از بناهای دیگر این مجموعه، مسجد اعظم در ضلع غربی آن است که تجدید بنای آن، مرهون خدمات ارزنده روان شاد ” منصور محاوری “‌ است.

صنایع دستی

چاقوسازی:

از جمله صنايع دستی رايج و بسيار مهم در شهر زنجان است. اين صنعت از دوره صفويه به بعد رونق چشمگيری داشته و تا امروزه نيز با دگرگونی های فراوان در زنجان ادامه دارد.
مشخصات مشترک چاقوهای زنجان عبارت است از: ظرافت, تناسب, هنرنمايی در فن آبکاری و قدرت برش آن. هر چاقو شامل قطعات تيغه, فنر (در چاقوی ضامن دار دو فنر وجود دارد به نام فنر بزرگ و فنر کوچک) , آستری (دو تکه است و همه قطعات چاقو روی آن سوار می شود), روکش دسته , باربند (قسمتی برنجی که روی آستری است و لولای تيغه در آن قرار دارد).
انواع چاقوها عبارتند از: چاقوی ساده , ضامن دار , چاقوی ميوه خوری , چاقوهای مرکب , کاردهای شکاری, کاردهای قمه ای , کاردهای کمری , کاردهای آشپزی و قلم تراش. از نکات جالب توجه آن که در هنر چاقوسازی به علت احتياج به نيروی بدنی , اکثر استادکاران جوان بوده و استادکاران قديمی فقط به کار آموزش مشغول هستند.

مليله سازی:

مليله سازی از جمله ظريف ترين رشته های فلزکاری و يکی از برجسته ترين صنايع فلزی ايران است. قديمی ترين مليله ايران به روايت اکثر محققان مربوط به سالهای 550 تا 330 ق.م. (دوره هخامنشی) است. متأسفانه به دليل آن که اکثر اشياء مليله به منظور استفاده مجدد ذوب شده اند, نمونه های زيادی در دسترس نيست و تنها از دوره قاجاريه مقداری سرقليان , گيره استکان و سينی در اندازه های مختلف باقی مانده است.
مليله سازی در زنجان بيش از 100 سال سابقه دارد و از اواخر دوره فتحعلی شاه قاجار شخصی به نام حاج اسداله طرح برگ فرنگ را در مليله ابداع و سبک خاصی را شروع کرد.
نقوش رايج در مليله کاری زنجان عبارتند از: دندانه , تابيده , جقه , يا بته ترمه , ريزه جقه , برگ فرنگ, برگ, غنچه , پيچ , پيچک , سه چشمه و يک چشم مليله. توليدات مليله زنجان شامل گيره شربت خوری, گلاب پاش, قاب عکس, جاسيگاری, بشقاب, شکلات خوری , شيرينی خوری, زنجير (که به آن کلافه ای می گويند) گل سينه, گوشواره و قاب عکس است. مليله سازی زنجان در سطح کشور نيز شناخته شده بوده و دارای اعتبار خاصی است.

حکاکی روی مس:

در حال حاضر حکاکی روی مس در شهر زنجان انجام می شود. طرح های رايج در حکاکی مس زنجان بيشتر از طرح های قديمی و سنتی ايران الهام گرفته شده است و در بين نقوش مختلف اسليمی , ختائی , بته جقه , گل و بوته, مکان های تاريخی و مناظر شکار حيوانات است که از نگاره های عاميانه يا سنتی مايه گرفته است. صنعتگران اين رشته که تعدادشان بسيار کم و معدود است در شهر زنجان سکنی دارند.

چاروق دوزی:

چاروقی که هم اکنون در زنجان عرضه می شود, به صورت يک صنعت دستی ظريف و تزئينی کاربرد دارد و به کلی با چاروق های قديمی متفاوت است. چاروق قديمی زنجان, نوعی پای پوش بوده است که از چرم خام ساخته شده و در روستاها بيشتر مورد استفاده چوپانان قرار می گرفت و اغلب بدون پاشنه بوده و با تسمه هايی به ساق پا پيچيده می شد. در سالهای اخير در زنجان نوعی چاروق ساخته می شد که رويه آن چرم قرمز رنگی (که دباغان زنجان تهيه می کردند) است و معمولاً هم بدون بند و تسمه بوده و نوکی عقابی و برگشته دارد. اين نوع چاروق که توليد آن از حدود 30 سال پيش نيز رواج داشت, اينک کمتر توليد می شود. چاروق کنونی زنجان فرم و شکل خاص و ظريفی دارد و دارای حالتی زينتی بوده و بيشتر برای راه رفتن روی قالی مورد استفاده قرار می گيرد.
اين نوع چاروق بيشتر به شکل نعلين و به صورت پاشنه دار ساخته می شود و فقط کف آن از چرم بوده و رويه اش از نخ های ابريشم و گلابتون به رنگ های مختلف بافته و تزئين می شود. از استادان معروف چاروق ساز زنجان, استاد "اصغر خطيبی" است که برای اولين بار اقدام به پاشنه گذاری جهت چاروق کرده است.
از استادکاران معروف استان زنجان می توان از خانم روح انگيز محمدی استادکار گليم, آقای حسين فرجيان استاد چاقوسازی, آقای غلامعلی رضايی استاد چاقوسازی, آقای مظفر محمدی استادکار فرش, آقای منصور کاظميان مقدم استاد کار مليله, آقای نجف علی حاجيلو استادکار گيوه دوزی, آقای کريم ابطحی استادکار مليله, آقای رحيم بهشتی استاد چاقوسازی, آقای محمد رسولی استادکار معرق و آقای علی چراغی استاد پيکره تراشی نام برد.
پایگاه استانداری استان زنجان
پایگاه اطلاع رسانی گردشگری و میراث فرهنگی استان زنجان
جاذبه های گردشگری ایران
مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران
پایگاه فرهنگسرا